الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها | که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها |
من محو خدایم و خدا آن منست
هر سوش مجوئید که در جان منست
سلطان منم و غلط نمایم بشما
گویم که کسی هست که سلطان منست
درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد/نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد
شرح زندگی
جلال الدین محمد در ششم ربیع الاول سال 604 هجری (قرن هفتم) در شهر بلخ دیده به جهان گشود، ایشان اجدادش همه اهل خراسان بودهاند. پدرش نیز محمد نام داشته سلطان العلماء خوانده میشد و به بهاءالدین ولدبن ولد مشهور، پدرش مردی سخنور بوده، مردم بلخ علاقه فراوانی بر او داشته که ظاهرا همان وابستگی مردم به بهاء ولد سبب ایجاد ترس در محمد خوارزمشاه گردیده است. که در نتیجه آن، مهاجرت بهاءالدین ولد به قونیه گردید. اما از بدشناسی در آنجا نیز تحت مخالت امام فخررازی که فردی بانفوذ در دربار خوارزمشاه بود قرار گرفت.
فریدون چو شد بر جهان کامگار
ندانست جز خویشتن شهریار
به رسم کیان تاج و تخت مهی
بیاراست با کاخ شاهنشهی

حکیم ابوالقاسم فردوسی
ازان پس که بسیار بردیم رنج
به رنج اندرون گرد کردیم گنج
شما را همان رنج پیشست و ناز
زمانی نشیب و زمانی فراز
چنین است کردار گردان سپهر
گهی درد پیش آرَدَت ، گاه مهر
ای نام تو بهترین سرآغاز | بینام تو نامه کی کنم باز | |
ای یاد تو مونس روانم | جز نام تو نیست بر زبانم | |
ای کار گشای هر چه هستند | نام تو کلید هر چه بستند | |
ای هیچ خطی نگشته ز اول | بیحجت نام تو مسجل | |
ای هست کن اساس هستی | کوته ز درت دراز دستی |
1- برای این که زیباتر بنویسیم باید عناصر زیبایی سخن را بشناسیم. 5/0 درست ( ) نادرست ( )
2- استفاده از آیات ابیات و مثل ها بر اعتبار و ارزش کلام نمی افزاید. 5/0 درست ( ) نادرست ( )
3-«چادر من باغی از آیینه هاست » شاعر با بهره گیری از کدام گزینه چنین چادری را ساخته است . 5/0 ؟
الف : اراده د : تفکر ب : تخیل ج : توصیف
قصهٔ رنجور و رنجوری بخواند
بعد از آن در پیش رنجورش نشاند
رنگ روی و نبض و قاروره بدید
هم علاماتش هم اسبابش شنید
تو از هر در که بازایی بدین خوبی و زیبایی دری باشد که از رحمت به روی خلق بگشایی
تعداد صفحات : 7

