loading...
کلاس ادبیات
عماد داوری بازدید : 248 چهارشنبه 01 بهمن 1393 نظرات (0)

حکیم فردوسی در "طبران طوس" در سال 329 هجری به دنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و از نظر مادی دارای ثروت و موقعیت قابل توجهی بود. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی در دست نیست ولی مشخص است که در جوانی با درآمدی که از املاک پدرش داشته به کسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی گرفتار شده است. 

فردوسی از همان ابتدای کار که به کسب علم و دانش پرداخت، به خواندن داستان هم علاقمند شد و مخصوصاً به تاریخ و اطلاعات مربوط به گذشته ایران عشق می ورزید. 

همین علاقه به داستانهای کهن بود که او را به فکر به نظم در آوردن شاهنامه انداخت. 

چنان که از گفته خود او در شاهنامه بر می آید، مدتها در جستجوی این کتاب بوده است و پس از یافتن دستمایه ی اصلیی داستانهای شاهنامه، نزدیک به سی سال از بهترین ایام زندگی خود را وقف این کار کرد. 

عماد داوری بازدید : 273 چهارشنبه 01 بهمن 1393 نظرات (0)

شبی در محفلی با اه و سوزی                    شنیدستم که مرد پاره دوزی

 

چنین می گفت با پیر عجوزی                  «گلی خوشبوی در حمام روزی

 

با ما در ادامه ی مطلب همراه باشید!

سجاد حسین زاده بازدید : 214 سه شنبه 30 دی 1393 نظرات (0)

Hafzie6.JPG

خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری برابر با ۷۰۶ - ۷۶۹ هجری شمسی)، شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به‌غزلیات حافظ شهرت دارند. گرایش حافظ به شیوهٔ سخن‌پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است او از مهمترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود. در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او بگونه‌ای به‌محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. هرساله در تاریخ ۲۰ مهرماه مراسم بزرگداشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می‌شود. در ایران این روز را روز بزرگداشت حافظ نامیده‌اند.

سجاد حسین زاده بازدید : 14154 سه شنبه 30 دی 1393 نظرات (0)

در زبانِ فارسی جمله دارایِ دو قسمتِ اصلی است : 
 1ـ نهاد  2 ـ گُزاره

1 ـ نهاد :کلمه یا گروهی از کلمه هاست که درباره ی آن خبر می دهیم ؛
یعنی«صاحب خبر» است.

نهاد اجباری ( شناسه ) : ضمیری است که به انتهای فعل می چسبد تا صیغه ی
 آن را مشخص کند.
در زبان فارسی به نهادی که در ابتدای جمله می آید،« نهاد اختیاری» و 
به نهادی که به انتهای فعل می چسبد،« نهاد اجباری(شناسه)» می گویند.
مثال : من به مدرسه رفتم.  « من» : نهاد اختیاری  و « ـَ م » : نهاد اجباری
مانند : ادبیّات به یاری ابزارها و عواملِ گوناگون پدید می آید. واژه ی ادبیّات نهاد است.
گاهی نهاد بیش از یک کلمه است که اصطلاحاً به آن گروه نهادی می گویند؛ 
مانند : 
پس از واقعه ی عظیمِ انقلاب اسلامی،بسیاری از بنیاد هایِ فکری،فرهنگی و معیارهایِ 
ارزشی و اخلاقی ،دگرگون شد.                                گروه نهادی

برایِ پیدا کردنِ نهاد به اوّل فعل، « چه چیزی ؟ »  یا « چه کسی ؟ » اضافه 
می کنیم و نهاد را به دست می آوریم؛مانند : 
زبانِ هر جامعه در هردوره ای بر پایه ی باورها و ارزش ها ی دینی،سامان
می یابد. 
چه چیزی سامان می یابد ؟  زبان  = نهاد                

ادامه ی نکته ها در ادامه ی مطلب!!                                        

تعداد صفحات : 7

درباره ما
این وبسایت توسط دانش اموزان مدرسه ی نمونه دولتی فردوسی طراحی شده است،امید وارم از مطالب ما استفاده ی خوبی داشته باشید! ************************* ------------------WelCoMe-------------- *************************
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نظر شما درباره ی سایت چیست؟
    کدام شاعر را بیشتر می پسندید؟
    تبلیغات شما

    آمار سایت
  • کل مطالب : 66
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 4
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 70
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 83
  • باردید دیروز : 8
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 2
  • بازدید هفته : 91
  • بازدید ماه : 186
  • بازدید سال : 2,667
  • بازدید کلی : 224,175
  • عکس هفته